علی

علی جان تا این لحظه 6 سال و 10 ماه و 24 روز سن دارد

مذهب

سعدی در نظامیه بغداد تحصیل کرده‌است و هدف از تأسیس مدارس نظامیه، پرورش افرادی بود که فقه شافعی و کلام اشعری را تدریس کنند.[۱۴] همچنین تفکر اشعری در زمان و جغرافیای زندگی سعدی، متداول بوده‌است.[۳۱] نشانه‌های اعتقاد سعدی به اشاعره، در آثار او قابل تشخیص است و شکی در اشعری‌مذهب بودن او باقی نمی‌گذارد؛[۳۱] به‌طور مثال، سعدی قصیده‌ای دارد که در آن نخست پیامبر و سپس خلفای چهارگانه را ستوده و در آن از ادبیات و تعبیرات اهل سنت استفاده کرده‌است.[۳۲] با این حال، نشانه‌هایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده می‌شود و به‌همین دلیل، برخی از علما مانند قاضی نورالله شوشتری وی را شیعه قلمداد کرده‌اند.[۳۲] وی مدعی است که سعدی در ملاقات خود با خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بودن خود را اظهار کرده‌است.[۲۹] نکته قابل توجه در بررسی مذهب سعدی این است که او اصراری به تبلیغ مذهب خود و زیر سؤال بردن سایر مذاهب نمی‌کند و بیشتر به‌عنوان یک شاعر به انعکاس و تبیین اصول اخلاقی می‌پردازد


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:26 | توسط : saadi | بازدید : 507 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

تحصیل و سفر

سعدی حدوداً از سال ۶۲۳ قمری[۱] در مدرسه نظامیه بغداد مشغول به تحصیل شد. این مدرسه در سال ۴۵۹ هجری به دستور خواجه نظام‌الملک طوسی، وزیر مشهور دربار سلجوقیان تأسیس شده‌بود.[۱] در این مدرسه که به صورت شبانه‌روزی اداره می‌شد، دانشجویان دروسی از قبیل صرف و نحو عربی، قرآن، فقه، حدیث، اصول، طب، فلسفه و نجوم را فرا می‌گرفتند. هدف اصلی تأسیس مدارس نظامیه، تربیت قاضی و فقیه و محدث اهل سنت بود.[۱] امام محمد غزالی از سال ۴۸۴ هجری در آن تدریس می‌کرد و تأثیر وی در محتوا و نظام آموزشی، در درازمدت (حتی در زمان تحصیل سعدی) پایدار بود؛ چنان‌که کتاب احیاء علوم‌الدین یکی از مهمترین کتاب‌های درسی آن به‌شمار می‌رفت.[۱] این مدرسه و سایر مدارس نظامیه مروج فقه شافعی و کلام اشعری بود و به‌عنوان سدی در برابر تفکر اسماعیلیه عمل می‌کرد.[۱]

سعدی در مدت تحصیل در بغداد از حضور استادان بنام دوران خود از جمله سبط بن جوزی (منظور ابن جوزی دوم، نواده ابن جوزی مشهور است) و شهاب‌الدین عمر سهروردی بهره برد.[۱۶] به استناد یکی از سروده‌های سعدی،[۱۸] او در این دوره از مدرسه نظامیه شهریه دریافت می‌کرده‌است. سعدی پس از تحصیل در نظامیه، شغل واعظی پیشه می‌کند که مستلزم سفر به مناطق مختلف و ارائه خطابه و ارشاد مردم است.[۱۹] با توجه به شواهد متعددی که در گلستان و بوستان وجود دارد، سعدی مدتی را در شهرهای مختلف منطقه شام مانند دمشق و بعلبک به سر برده و به کار تدریس و موعظه مشغول بوده‌است.[۲۰] مسلم است که سعدی به حجاز، شام و آسیای صغیر سفر کرده‌است.[۱۶] با این حال، نشانه‌هایی از سفر به هندوستان، ترکستان، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم در سروده‌های وی یافت می‌شود. اما به‌نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشند و منطقاً پایهٔ نمادین و اخلاقی داشته باشند. این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید. داریوش شایگان سعدی را شاعری بی‌همتا توصیف می‌کند که در ضمن مردی دنیادیده است و خود سعدی دربارهٔ سفرهایش این‌طور می‌گوید:[۲۱]
در اقصای عالم بگشتم بسی         به سر بردم ایام با هر کسی
تمتع به هر گوشه‌ای یافتم         ز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:25 | توسط : saadi | بازدید : 586 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

داستان‌های خیالی یا مبالغه‌آمیز

پیش‌تر، عادت بر این بود که -غالباً بدون گفتگو- داستان‌های گلستان و بوستان را به عنوان بخشی از سرگذشت سعدی قلمداد نمایند؛ از معروف‌ترین صاحب‌نظرانی که چنین رویکردی داشته‌اند می‌توان به هنری ماسه، علی‌اصغر حکمت و محمد خزائلی اشاره کرد.[۲۲] اما مطالعات نشان می‌دهد که برخی از این حکایات جنبه تخیلی دارد و واقعی نیست یا دست کم در بیان آن مبالغه شده‌است؛ بنابراین نمی‌توان این داستان‌ها را به‌عنوان سرگذشت واقعی سعدی پذیرفت.[۲۰]

یکی از این سرگذشت‌ها، حکایت بتی دیدم از عاج در سومنات... است که نمونه‌ای از مقامه‌نویسی است و واقعیت ندارد؛ سعدی اصولاً سفری به هندوستان نداشته‌است.[۲۰][۲۳] داستان از این قرار است که سعدی در بت‌خانه سومنات، مردم را در حال پرستش بتی می‌بیند، که ادعا می‌شد صبح‌ها دست خود را برای ستایش خداوند به سوی آسمان دراز می‌کند. سعدی درمی‌یابد که یک برهمن در درون بت پنهان می‌شود و با کشیدن ریسمانی، دست بت را حرکت می‌دهد. متقابلاً، برهمن هم درمی‌یابد که سعدی متوجه موضوع شده‌است. پس از بیم جان، برهمن را می‌کشد و از راه هندوستان و یمن به حجاز می‌گریزد.[۲۴]

سعدی در مدت اقامت در دمشق، به علت دلگیری از دوستان خود، از آنها کناره‌گیری می‌کند و سر به بیابان می‌گذارد. اما اسیر فرنگیان می‌شود و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته می‌شود. در این اثنا، آشنایی او را می‌بیند و از صاحبانش می‌خرد. این شخص سعدی را به شهر حلب می‌برد و دختر خود را به عقد وی درمی‌آورد. به استناد این حکایت، برخی معتقدند که سعدی اسیر فرنگیان شده و به اروپا سفر کرده‌است. ضیاء موحد اصل داستان اسارت را قابل رد یا اثبات نمی‌داند، اما بر این عقیده است که منظور سعدی از فرنگ، اروپا نیست؛ چون در آن دوران، طی جنگ‌های صلیبی، فرنگیان استحکاماتی را در منطقه شام به وجود آورده‌بودند، که به اَفرَنج یا اَفرَنجیه شهرت یافته‌بود و سعدی نیز به اسارت محافظان یکی از همین قلعه‌ها درآمده‌بود. موحد برآورد می‌کند که این اتفاق -البته در صورت واقعیت داشتن- به احتمال زیاد بین سالهای ۶۴۵ تا ۶۵۲ قمری (۱۲۴۸ تا ۱۲۵۴ میلادی) طی هفتمین مرحله از جنگ‌های صلیبی واقع شده‌باشد.[۲۰]

سعدی در گلستان حکایتی نقل می‌کند راجع به سفر خود به کاشغر در سالی که محمد خوارزمشاه با ختا صلح اختیار کرد. بنا بر شواهد تاریخی این رخداد در سال ۶۱۰ هجری بوده‌است. وی در این سفر با پسری زیباروی که در حال یادگیری صرف و نحو عربی بود، هم‌کلام می‌شود. پسر از وی درخواست می‌کند شعری از سعدی برایش بخواند و سعدی هم فی‌البداهه ابتدا شعری عربی و سپس شعری فارسی برای او می‌خواند. پسر نحوی بعداً که متوجه می‌شود این شخص، همان سعدی است، از او تقاضا می‌کند که مدت بیشتری در آنجا اقامت کند؛ اما سعدی علی‌رغم میل باطنی، تقاضای او را نمی‌پذیرد. سعدی در این سال، سن کمی داشته‌است و غیرممکن بوده که آوازه‌اش در شهر کاشغر در ترکستان شرقی به این درجه رسیده‌باشد. از این رو سفر به کاشغر و ملاقات با پسر نحوی، احتمالاً تخیلی است.[


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:25 | توسط : saadi | بازدید : 956 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

بازگشت به شیراز

سعدی در حدود سال ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت[۱۶] و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف ساکن شد.[۱۶] سعدی در این زمان به حاکم فارس، اتابک ابوبکر بن سعد زنگی بسیار نزدیک شد و -مانند پدر- به دربار رفت و آمد پیدا کرد.[۱۶] ذبیح‌الله صفا، معتقد است که اشتغال سعدی در دربار، به عنوان شاعر درباری نبوده‌است.[۱۶] در این دوران سعدی به تدوین و تصنیف اشعار و رسائل خود می‌پردازد.[۱۶]

با توجه به شواهدی که در کتاب بوستان وجود دارد، سعدی در بازگشت از سفر تصمیم گرفت که سخن‌های شیرین‌تر از قند به سوغات آوَرَد و بدین جهت کتاب بوستان را در سال ۶۵۵ قمری نوشت و به ابوبکر بن سعد زنگی، حاکم وقت شیراز، تقدیم کرد.[۲۵] محمدعلی همایون کاتوزیان، منتقد ادبی، با توجه به شواهدی در گلستان، معتقد است که سعدی پس از نگارش بوستان دچار نوعی افسردگی شد و با این فکر که عمر خود را به بطالت گذرانده و به ایام پیری رسیده‌است، دست از کار کشید؛ اما دوست یا دوستانی او را به نوشتن کتاب جدیدی مصمم کردند.[۲۵] سعدی نگارش کتاب گلستان را کمتر از یک سال بعد از تدوین بوستان، در اول اردیبهشت سال ۶۵۶ هجری شروع کرد و هنوز از گلِ بوستان بَقیّتی موجود بود که نگارش آن را به پایان رساند.[۲۵] بنابراین کتاب گلستان در مدت پنج یا شش ماه نوشته شد که -به نظر همایون کاتوزیان- شبیه به معجزه است و می‌تواند نشانی از فرح و انبساطی باشد که پس از یک دوره افسردگی -موقتاً- بروز می‌کند.[۲۵] سعدی این کتاب را تلویحاً به سعدبن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان فارس تقدیم کرد و ابراز امیدواری نمود که مورد پسند وی واقع شود.[۲۵]

سعدی با دو وزیر دربار ایلخانی زمان خود یعنی شمس‌الدین محمد جوینی و عطاملک جوینی دوستی و مراوده داشت. این دو اهل سخن و شعر بودند و با سعدی مکاتبات و ملاقات‌هایی داشتند. سعدی پس از بازگشت به شیراز، یک بار به سفر حج می‌رود و در بازگشت، از مسیر آذربایجان، به دیدار این دو برادر می‌رود.[۱۶] آنها او را به دیدار اباقاخان، پادشاه وقت ایلخانی می‌برند و او هم از سعدی می‌خواهد که او را نصیحتی کند.[۲۶] سعدی در مدت اقامت خود در شیراز، با بسیاری از افراد سرشناس معاصر خود از جمله شیخ صفی‌الدین اردبیلی[۲۷] دیدار می‌کند.[۲۸]

قاضی نورالله شوشتری در کتاب قصص العلماء، داستانی از ملاقات سعدی با خواجه نصیرالدین توسی در شیراز نقل می‌کند که طی آن خواجه نصیر، به سبب قصیده‌ای که سعدی در رثای مستعصم، خلیفه عباسی سروده، دستور فلک کردن او را می‌دهد و این تنبیه، طی چند روز به درگذشت وی می‌انجامد. با این حال، به‌نظر ابراهیم باستانی پاریزی، اگرچه اصل فلک شدن سعدی به‌واسطه سرودن مرثیه برای مستعصم عباسی ممکن است واقعیت داشته‌باشد، اما جزئیات داستان ساختگی است؛ چرا که نشانه‌ای از سفر خواجه نصیر به شیراز در دست نیست و در عین حال، سعدی تا سالها پس از درگذشت خواجه نصیر به حیات خود ادامه داده‌است


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:25 | توسط : saadi | بازدید : 1541 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

درگذشت

تاریخ درگذشت سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کرده‌اند.[۱۶] اما مورد اعتمادترین روایت این است که وی در ذیحجه سال ۶۹۰ هجری درگذشته[۱۶] و در همان خانقاهی که اقامت گزیده‌بود، به خاک سپرده شده‌است


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:25 | توسط : saadi | بازدید : 535 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

زندگی‌نامه

در مورد زندگی سعدی اطلاعات قطعی بسیار کمی در دست است؛ حتی قدیمی‌ترین منابع، بسیاری از اطلاعات خود را از آثار خود سعدی اقتباس کرده‌اند؛ اطلاعاتی که بسیاری از آنها به لحاظ تاریخی غیرممکن‌اند و سعدی -احتمالاً- به‌منظور تأثیر بیشتر کلام خود، آنها را تغییر داده و با مبالغه و افسانه درآمیخته‌است.[۱۳] بنابراین، هنوز تصویر دقیق و منسجمی از زندگی سعدی وجود ندارد.[۱۴] بخصوص در مورد سال‌های پیش از سال ۶۵۵ و پس از ۶۸۰ دانسته‌ها متکی بر فرضیات است


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:24 | توسط : saadi | بازدید : 564 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

تولد و کودکی

سعدی به احتمال زیاد در سال ۶۰۶ هجری قمری (برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی) در شیراز زاده شده‌است.[۱۶] با این حال، برخی از صاحبنظران، تولد وی را در حدود سال ۵۸۵ هجری قمری می‌دانند.[۱۶] با توجه به این که هیچ منبع تاریخی مستقلی در مورد زادروز سعدی گزارشی نداشته‌است، هر دو تاریخ ذکر شده، بر اساس استنباط صاحبنظران از آثار خود سعدی به دست آمده‌است.[۱۷]

طبق قدیمی‌ترین اسناد، نام وی مصلح الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف است.[۱۵] نام کوچک سعدی، مصلح، از نام پدربزرگ پدری‌اش اقتباس شد.[۱۶] پدر او ملازم دربار سعد بن زنگی، اتابک فارس، بود و همزمان به علوم دینی نیز اشتغال داشت.[۱۶] سعدی در کودکی پدرش را از دست داد و تحت تکفل پدربزرگ مادری خود، مسعود بن مصلح الفارسی، قرار گرفت.[۱۶] در دوران کودکی، مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت.[۱۶] دوران کودکی و نوجوانی سعدی همزمان با اتابکی سعد بن زنگی در فارس بود، که با حمله مغول به ایران مصادف شد.[۱] اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به‌ویژه حملهٔ سلطان غیاث‌الدین خوارزمشاه، برادر جلال‌الدین خوارزمشاه، به شیراز در سال ۶۲۰ هجری قمری، سعدی را بر آن داشت که در روزگار جوانی شیراز را ترک کند و به بغداد برود


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:24 | توسط : saadi | بازدید : 522 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

فرهنگ و ادبیات

قرن ششم و هفتم هجری مصادف است با اوج‌گیری تصوف که زمینه گسترش آن از قرن پنجم هجری با پاسخگویی ابوحامد محمد غزالی به شبهات و ایجاد آشتی بین شرع و تصوف فراهم شده‌بود. در این دوران بسیاری از مشایخ صوفیه از جمله عبدالقادر گیلانی و شهاب‌الدین عمر سهروردی ظهور کردند، بسیاری از مکاتب صوفیه از جمله قادریه، سهروردیه و کبرویه بنیان‌گذاری شدند و خانقاه‌های بسیاری ساخته‌شدند. بسیاری از امرا، وزرا و سلاطین ازجمله مستنصر عباسی، طغرل سلجوقی و خواجه نظام الملک از مشایخ صوفیه حمایت کردند. در این دوره، عناصر صوفیانه در اشکال مختلف به شعر و نثر فارسی راه یافت و عالی‌ترین مظاهر شعر تعلیمی در حدیقه سنایی و بعد از آن در اشعار عطار و مولوی نمایان شد.[۵] سهروردی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم فلسفه اشراق را با استفاده از آثار صوفیه، منابع یونانی و حکمت ایرانی پایه‌گذاری کرد. فلسفه اشراق هم مبتنی بر استدلال عقلی و هم سیر و سلوک عرفانی است.[۶] او در صدد زنده کردن حکمت ایرانی در بین ایرانیانی بود که دین اسلام را پذیرفته بودند و ختم شدن حماسه پهلوانی به حماسه عرفانی یکی از ابعاد تحولی است که در این دوران به وقوع پیوست.[۷]

با روی کار آمدن حاکمان سلجوقی و پس از آن ایلخانی، که علاقه‌ای به شعر نداشتند، سرودن مدیحه درآمدی برای شاعران ایجاد نمی‌کرد و درنتیجه قصیده که قالب متداول مدح بود، کم‌کم‌اهمیت خود را از دست داد.[۸] در نقطه مقابل، از آنجا که غزل قالب مناسبی برای بیان مضامین عارفانه و عاشقانه است، شاعران غزلسرا ظهور کردند و پایه‌های غزل استوارتر شد. سنایی نخستین شاعری است که به جد به سرودن غزل عارفانه و عاشقانه روی آورد و زمینه را برای تکامل آن در آثار شاعران بعد از خود ازجمله عطار، خاقانی، نظامی، سعدی، مولوی و حافظ فراهم کرد.


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:22 | توسط : saadi | بازدید : 526 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

به نی نی پیج خوش آمدید

به Nini Page خوش آمدید.

امیدواریم بتوانیم خدمات مطلوب و مورد نظر شما را ارائه کنیم.

ما را از نظرات خود آگاه کنید.

روابط عمومی نی نی پیج

pr@ninipage.com

این بلاگ در روز دوشنبه 10 مهر 1396 ایجاد شد.

می توانید نوشته و عکس و فیلم های مربوط به کودک خود را در این بلاگ منتشر نمائید.

اگر نیاز به راهنمائی دارید روی لینک های زیر کلیک کنید:


تاریخ : 10 مهر 1396 - 05:20 | توسط : saadi | بازدید : 532 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید